جدول جو
جدول جو

معنی حجازی کاتب - جستجوی لغت در جدول جو

حجازی کاتب
(حِ یِ تِ)
ابن احمد بن حجازی دیر قطای صفی الدین. کاتب و ادیب بود. او راست:
قل للمطایا قد بلغت النقا
فهنها یا صاح بالملتقی
و قد علا بالنقا عاشق
کان لطیف الملتقی شیقا
و قد محا الوصل حدیث الجفا
حتی کأن الهجر لن یخلقا.
کمال جعفر گوید: آواز نصیفۀ خواننده را دوست میداشت و نصیفه شعر وی به آواز میخواند پس روزی نصیفه اجازت دخول خواست، حجازی فوراً این دو بیت برخواند:
ادخلی تدخلی علینا السرورا
انت والله نزهه العشاق
لاتمیلی الی الخروج سریعاً
تخرجی عن مکارم الاخلاق
در بلد بسال 701 هجری قمریدرگذشت. (الدررالکامنه ج 2 ص 6)
لغت نامه دهخدا